بیست و هفتم.
1403/02/27
قصد دارم تمومش کنم، باید تمومش شه.
- دلتنگی برای بیان دیگه تکراری شده، الان وقتی میام اینجا تنها چیزی که حس میکنم شکافته شدن دوبارهی یه زخمِ قدیمی وسط قفسهی سینمه؛ دلم میخواد برگردم و بازهم بنویسم اما دل و دماغش نیست.
- همه دوستام رفتن، چه تو حقیقت چه اینجا، الان خیلی تنهاتر از قبلم.
- پارسال همین موقعها بود که عمو حالش بد شد..هنوز پستی که با یه عالمه امید گذاشتم دوصفحه عقب تر داره تو ذوق میزنه.
- برای بعد از نهایی برنامه زیاد دارم، اما حالا فقط دلم میخواد تموم شه، باید تمومش کنم.
- 27 Ordibehesht 03 ، 16:56
- ۱ نظر