۶ مطلب در بهمن ۱۴۰۰ ثبت شده است

post - 1549393541

های های

یه روژی نیست منم

فقط جهت کرم ریختن به وبش اومدم پست بزارم

 

فصل جدید رو دیدید؟

من خودم ندیدم چون اشکام رو نیاز دارم🥲🤝🏻

خب روژ ساری پست گذاشتم🤝🏻

من دلم برای آرکا تنگ شده زشتاااااااااااا

کجاست این نکبتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

  • 28 Bahman 00 ، 09:28
  • روجی ؛
  • ۱ نظر
post - 1549393541

وبلاگ جدید.

عشقولام یه وب زدم که از این به بعد قراره توش بنویسم.

به همه هم قرار نیس بدم:)

اگر علاقه مند بودید بگید. منم ب هرکی لازم شد میدمش

.

  • 15 Bahman 00 ، 18:42
  • روجی ؛
  • ۳ نظر

مایل به تمایل به داشتن یه گروهه تلگرامیه دورهمی ؟ D;

حالا همه چیز عجیبه...این خلاء بزرگیه، تو بالای زمین خاکی و آسمون تیره شب داری گریه می کنی..ازم میخوای برگردم و اوه..عزیز من، حتی نمیتونی تصور کنی این چقدر دردناکه.می خوام در آغوشت بکشم، برات لالایی وجودمو بخونم..دلم میخواد تک تک اشک هاتو ببوسم و چشماتو روی حقیقت تلخی که داره وجودتو می بلعه ببندم، میخوام اینکه همه چیزمی رو به رخت بکشم و ببرمت به جایی که عاشقشی.
پشیمونم، من میخوام برگردم،میخوام برگردم...
من برای ساده مردن ساخته نشدم..من باید زنده می موندم تا خودمو فدای تو کنم..فدای نگاهت و لبخندت!

 

می شه قوی باشی ؟ می شه بیشتر مراقب خودت باشی ؟ خودتو دوست داشته باش..وقتی من نیستم تا بهت یادآوری کنم چقدر مهم و با ارزشی حس پوچی نکن، درست کنارتم باشه ؟
منو نمی بینی..اما همیشه باهاتم زیبای من..
تو مواقعی که نگرانی، بغلت می کنم و با بوسیدنت ارومت می کنم، زمانی که ناراحتی به هق هق های معصومت گوش میدم و با لبخند بهت می گم " همه چیز درست میشه" همون لحظه ای که می خوای به خودت آسیب بزنی میام و با نوازش وجود زخمیت از اون کار منصرفت می کنم. می خوام بدونی که زیباترینی.

 

بدون که عاشقتم، بدون که آغوشت برام از همه چیز آرامش بخش تر بود..
پس، اگر یه روزی وجودمو کنار خودت حس نکردی خودت رو در آغوش بکش، و من هم اینکارو خواهم کرد.
می نویسم صرفا برای گفته شدن ناگفته هام، حرف هایی که هیچوقت بهت نمی رسن
کاش می تونستم تک تک اینهارو توی گوشت زمزمه کنم، کاش می شد باز وجودمو تقدیمت کنم..دلم برای بودن و بیشتر از اون...برای تو تنگ خواهد شد..
فکر می کنم این یه خداحافطی لعنت شدست..نمیخوام برم، می خوام دو دستی با تو بودن رو بگیرم تا از دستت ندم..اما برگشت..؟
ممکن نیست..
پس...خانگهدار جادوی زندگی من :)

  • 10 Bahman 00 ، 10:52
  • روجی ؛
  • ۰ نظر
post - 1549393541

MISS YOU

بغلت، یه بغله گرم.
لبخندی که چشم های مهربونتو توی صورته مخملیت گم میکنه، قلبی که عشقِ توش پایانی نداره. وجودی که پر از ستاره ست.
دلم برای تک تک نفس هات تنگ شده.
دلم برای پرزهای روی سرت و دست لاغرت که سرم رو برای یه بوسه گرم روی موهام جلو میکشن تنگ شده.
میخوام دوباره اشک شوقی که بعد از یک سال دیدنم توی چشمات جمع میشد رو ببینم.
دوست دارم دوباره صدات کنم..میخوام باز حرف بزنی و من نشنوم.
دلم برای خنده های بی دندونت تنگ شده. برای چشم های سیاهت تنگ شده.برای روشن کردن تلویزیونی که اصلا قرار نیست نگاهش کنی.
دارم جون میدم، تا دوباره بهم از انگور های روی میز بدی.
دارم جون میدم تا دوباره بشینم بغلت و بپرسی "کلاس چندمی؟"
من،دارم جون میدم تا دوباره باشی..تا دوباره توی اون خونه نفس بکشی.
دارم جون میدم تا یکی رو داشته باشم که وقتی همه رژیمن، باهاش بستنی شکلاتی بخورم:)

  • 09 Bahman 00 ، 22:37
  • روجی ؛
  • ۰ نظر
Magic Spirit