شاید بروم...

من تورا میخواهم

من عشقت را میخواهم

بوسه هایت را

میخواهم بهترینت باشم

میخواهم برایت همان آدم سابق باشم

میخواهم برایت باارزش باشم

حسادت...من پر از حسادتم

نمیتوانم قبول کنم دیدن دیگری را بر جای من

نمیتوانم هضم کنم سادگی نبودم را

چه بود که رقم زد این پایان را ؟

خسته ام..

شاید ترکت کنم..

نمیدانم...

نمیخواهم وجودم باعث شود دروغ بگویی

نمیخواهم قلبت را بیازارم..

شاید بروم...

تو را در مکانی جا خواهم گذاشت...که جایگزینی برایم برگزیدی..

 

 

 

پ ن : یکمم این روژینای پوچ رو تحمل کنید...هوم ؟ ؛)

یکی از بدترین..

یکی از بدترین نوع های دوست داشتن

وقتی اتفاق میفته ک تو ارتباط زیادی با اون فرد نداشتی

اما همه چیزو درموردش فمیدی...و قلبت بازنده ی کسی ک هست شده

اونموقع ست که تو خاطره ای برای مرور نداری...

تصویری برای مقایسه نداری

و اگر جایی رفتاری تورو یادش بندازه...نمیتونی بگی وقتی اون بود اینکارو کرد..

میگی اگر اون بود اینکارو میکرد

؛)))))

اگ..

"اگ خودت باشی اینج زش میشی...پیشنهاد میکنم توعم نقابتو بزا"

...Don't

" Don't you ever cry... I would stop breathin "

I

"I can't feel my heart"

به..

"به چشم من قشنگ ترین آدمه دنیا تویی"

متنفرم..

متنفرم ازینکه انقدر احمقی

متنفرم ازینکه نمیفمی

متنفرم ازینکه دروغگویی

متنفرم از همه چیت

و متنفرم ازینکه باز باورت کردم!

میخوام..نمیشه!

میخوام دراغوشت بگیرم

میخوام بهت حس خوبِ بودنو بدم

میخوام ارامشمو برات ب جا بذارم

دلم میخواد غم هاتو بدزدم و شادی هامو جایگزین کنم

دلم میخواد نفستو بدزدم و در ازاش نفسمو پیشکشت کنم

میخوام از زندان غم رهات کنم و توی زندان عشقم به بند بکشمت

من تورو میخوام

و تو خیلی دوری...دورتر از اونی که باید باشی..دورتر از اونی ک من بتونم بهت برسم ;)

تخریب، زخم، زندگی

 این زخمیه که توی ذهنت به وجود اومده

و هیچوقت هم از بین نمیره

 

 

 

تخریب میتونه سازنده باشه!

 

دیدین گاهی اوقات حس میکنیم دلیل همه مشکلاتمون خودمونیم ؟

این همون وقتی اتفاق میفته ک خود تخریبی شروع میشه..

دلم میخواد...

دلم میخواد فرار کنم

شاید تا اخر دنیا

شاید تا شهرهای دور

شاید برم توی اقیانوس

شاید طبیعتو خونه م کنم

روحم در طول روز توی سبزه زار برقصه

شب توی دریا شنا کنه

شاد دلم میخواد فقط از وجوده منفور آدمیت دور شم

شاید دلم میخواد از خودم دور بشم...

زندگیو گم کنم و دوباره پیداش کنم

عشقو ببینم و ازش فرار کنم

شاید دلم میخواد احساساتمو توی دریا غرق کنم

افکارمو توی چمن ها رها کنم

شاید دلم میخواد زندگی رو از نو بسازم

دور از ادمیت

نمیدونم

شاید میخوام با قانونه طبیعت نفس بکشم

دلم میخواد خودمو ب کائنات بسپرم

 

 

پ ن : انزوا نویسی..امیدوارم اینا روی روحیتون تاثیر منفی نذاره...دوست ندارید نخونین بوس

پ ن 2 : این وب برای نوشتنم و احساساتمه

میشه اگ ب این موضو علاقه ندارین اینجا رو انفالو کنید و افکار مریض من رو فالو کنید...اونجا میتونیم مسخره بازی دربیاریم و هرچیزی ب این موضوع ها مرتبطه

میخوره تو ذوقم اگر فالوورا زیاد باشن و مخاطبام کم...ممنون ^^ 3>