هی تو
از وقتی همو شناختیم حتی یک‌لحظه هم‌نشده که بهت‌فکر نکرده باشم
همیشه توی همه رویاهام‌بودی
با این که میدونم قبولم نمیکنی پات موندم‌جالب نیست؟
رابطه دوستیمون‌خیلی خوبه برای همین قرار نیست هیچ وقت بهت بگم و‌اعتراف کنم ولی بدون‌این‌پست مال توعه*-*
حرفامو‌خلاصه میکنم
ممنونم خاص ترینم که‌به دنیا اومدی و تا الان‌دووم‌اوردی و تبدیل به بهترین شخص زندگی من شدی•-•
愛してる•-•
دوست دارممممممممم•-•
ج ح بید•-•
میدونسی دلم برات خیلی تنگ شده ؟
میدونی خیلی نامردی ؟
میدونسی دلم میخواد تا میتونم بزنمت ؟!
خیلی بدجنسی کردی...خیلی بد کردی
قهرم..اصنم برام مهم نی بم رو ندی یا برام سوشی نخری یا مماخمو بسوزونی
ولی....قهرم
دیوار های غم گرفته ی اتاقم لحظه به لحظه محکم تر میشوند
درها کوچک تر و پنجره ها غبارآلود تر میشوند
هرلحظه قدمی بیشتر درون بی رنگی وهم آلود تنهاییم فرو میروم و هر ثانیه چشمانم کم سو تر میشود
در عجبم که چگونه دنیای بیرون از تنهایی هایم این چنین زیر هوایی مه آلود از جنس رویاها گم شده
گویی درهای "داشتن" و "خواستن" به رویم بسته شده..
✩ اگر ماهی از سال بودم : مهر
✩ اگر عدد بودم : دو
✩ اگر درس بودم : ادبیات
✩ اگر کشور بودم : فرانسه، ایتالیا
✩ اگر شهر یا استان بودم : شهر و استان ک نه...ولی جزیره ی مالدیو ;)
✩ اگر نوشیدنی بودم : کاپوچینو یا اسپرسو
✩ اگر درخت بودم : افرای سرخ یا شایدم اقاقیا
✩ اگر میوه بودم : نارنگی، بلو بری
✩ اگر گل بودم : فراموشم نکن ~
✩ اگر آب و هوا بودم : گرگ و میش
✩ اگر رنگ بودم : ب عقیده ی خودم من شفافم و تحت تاثیر هرچیزی واقع بشم به همون رنگ درمیام
✩ اگر پرنده بودم : طاووس ؟ برای من زیادی خاصه..صو شاید جغد
✩ اگر حیوان بودم : نهنگ
✩ اگر صدا بودم : صدای دریا
✩ اگر فعل بودم : دارم!
✩ اگر ساز بودم : هنگ، پیانو
✩ اگر سلاح بودم : فکر نمیکنم بتونم اسلحه ای باشم.
✩ اگر کتاب بودم : شیدایی
✩ اگر قسمتی از خانه بودم : تخت. سوال داشت ؟ ._.
✩ اگر شغل بودم : نویسندگی
✩ اگر شیء بودم : مداد
✩ اگر عطر (رایحه) بودم : خاکِ خیس، کتاب های نو
✩ اگر بخشی از طبیعت بودم : دریا
✩ اگر حس بودم : عشق
✩ اگر غذا بودم : رویال برگر با پنیره اضافه :")!
✩ اگر شعر بودم :
کمی صبر کن
حوصله کن
پایان کتاب را با هم خواهیم خواند
حالا بخواب
تا فردا صبح
فرصت برای گریستن بر این روزگار بسیار است !
سید علی صالحی ~
✩ منبع : منبع مشخصی نداره، ولی بیاین بگیم منبع اینجاست D:
- داراداداااام! بالاخره پست گذاشم D:
ایهیم بشه فسقلی من
قرار نیست همیشه روزای بد باشه و روزای خوبم در پیشه
فقط به ما بستگی داره که تحمل کنیم یا کم بیاریم
میدونم تو فسقله قوی هستی
*ازت ناراحتم چرا بهم نگفتی-.-
و میتونی این مشکل رو هم پشت سر بزاری
اگه خواستی حرف بزنی من هستم*-*
و لازم نیست تظاهر کنی وقتی حالت بده
چون بدترش میکنی
این روزا هم مثل یه کابوس بد زود تموم میشن
قول قول
بعدش روزای بهتری میان
امیدوارم بهتر باشی
فایتینگ زرافه ای*-*💜💜💜💜
موهای حالت دارش در دستان باد تکان میخورد
انعکاس تصویرش در برکه پرستیدنی بود
اما هیچ چیز بی نقص نیست
راضی در درون او مخفی بود
راضی که هیچ وقت قرار نبود برملا شود
به راستی چه کسی میداند در درون دختر چه میگذشت
به ارامی دفتر خود را به زمین میگذارد و در میان چمنزار ها دراز میکشد
نم چمن های با طراوت به او احساس سرزندگی میدهد
بچه های کوچک در کنار چمنزار با خنده و شادی بازی میکنند
خانم جوانی با لباس های حریری سفید و لبخندی زیبا همراه کودکان میرود و با ان ها بازی میکند
گویی معلم ان هاست
ماهی های قرمز رنگ برکه در اب شنا میکنند
پرنده های کوچک روی درخت اواز میخوانند
حشرات کوچک لا به لای چمن ها حرکت میکند و مشغول کار هستند
همه چیز طبیعی و بدون هیچ اتفاقی پیش میرود
همه چیز ارام و بدون هیچ اتفاق بدی در حال گذراندن مدت هستند
اما کسی نمیتواند از اینده با خبر شود
در چند ثانیه بعد
یا ساعاتی بعد قرار است اتفاقی بیافتد
شاید در لحظه ای تمام چیز های انجا نابود شوند
لطفا با این اهنگ متن رو بخونید^-^
خوشحال میشم اگه نظرتون رو راجبش بگید^-^💜
کسی خارج ازینجا با مونلایت (پریا) درارتباط بوده یا هست ؟ :0
نگرانشم ایح
فکر میکنین چرا ادما اعتماد به نفسشونو از دست میدن ?!
