چقدر دلتنگ حرف زدن با کسیم که هرگز وجود نداشت
صحبت باهاش هیچوقت یه مکالمه دوطرفه نبود
فقط من بودم
و اون فقط میشنید
نمیدونم حسش ب حرفام چی بود
هیچوقت نگفت
نمیدونم
آیا هیچوقت خسته کننده شدم ؟!
هیچوقت جواب واضحی برای سوالام نداشت
شاید چون هیچوقت نبود
شاید من تصویرشو فقط روی بوم خیال های خودم نقاشی کردم
شاید یادم رفت نقاشی منم باید روی بوم اون باشه
شاید نقاشی ها بودن، اما هیچکدوممون قدرت جون بخشیدن بهشونو نداشتیم
شاید فقط میخواستیم باشیم تا نباشیم
هنوزم میخوام باشه
اما میخوام ایندفعه
اون بگه و من واکنشی نشون ندم
اون بپرسه و من ناواضح جواب بدم
میخوام همه چیز برعکس بشه
تابرابر بشیم
و بعد شاید اونموقع بتونیم بوم های نقاشیمونو یکی کنیم
=)
پ ن : چق خوبه نوشتن واسه کسی ک خودش نمیدونه نوشته هات مال اونه :)
+کیووووت اینم مال قبلناس *-*
++عررررر قالبو دیدین ؟ قالبه اینجو خوشمل تره یا نمیدونم ؟ ._.
بگین اینجا قهر میکنمممممم /(._.)\
- 00/05/10
- وقتی منم هلویی کردم قالبمو