۲ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۳ ثبت شده است

من نمیتونم بهت توجه نکنم

نمیتونم ناراحت نشم یا عصبانیتمو کنترل کنم.

در برابرت من نمیتونم مثل تو خونسرد باشم

نمیتونم بهت حرفای آزاردهنده بزنم و بعد عذاب وجدان نگیرم

من گاردی برای بالا یا پایین بردن ندارم، همه جا خودمم..پیش تو هم خودمم

اما؛ آسیب پذیرتر، خیلی خیلی آسیب پذیر تر و خسته تر.

خسته از جنگ، از تلاش، از خودم بودن.

کنار تو انگار همه خستگیای دنیا میریزه رو سرم.. 

نمیتونم ازت متنفر نباشم

نمیتونم بهت اهمیت ندم

نمیتونم دوستت نداشته باشم.

خب آخه..تهش که چی مثلا..؟ :(

  • 30 Ordibehesht 03 ، 01:05
  • روجی ؛
  • ۰ نظر
post - 1549393541

بیست و هفتم.

1403/02/27

 

قصد دارم تمومش کنم، باید تمومش شه.

 

- دلتنگی برای بیان دیگه تکراری شده، الان وقتی میام اینجا تنها چیزی که حس میکنم شکافته شدن دوباره‌ی یه زخمِ قدیمی وسط قفسه‌ی سینمه؛ دلم می‌خواد برگردم و بازهم بنویسم اما دل و دماغش نیست.

- همه دوستام رفتن، چه تو حقیقت چه اینجا، الان خیلی تنهاتر از قبلم.

- پارسال همین موقع‌ها بود که عمو حالش بد شد..هنوز پستی که با یه عالمه امید گذاشتم دوصفحه عقب تر داره تو ذوق میزنه.

- برای بعد از نهایی برنامه زیاد دارم، اما حالا فقط دلم میخواد تموم شه، باید تمومش کنم.

  • 27 Ordibehesht 03 ، 16:56
  • روجی ؛
  • ۱ نظر
Magic Spirit