دیوار های غم گرفته ی اتاقم لحظه به لحظه محکم تر میشوند
درها کوچک تر و پنجره ها غبارآلود تر میشوند
هرلحظه قدمی بیشتر درون بی رنگی وهم آلود تنهاییم فرو میروم و هر ثانیه چشمانم کم سو تر میشود
در عجبم که چگونه دنیای بیرون از تنهایی هایم این چنین زیر هوایی مه آلود از جنس رویاها گم شده
گویی درهای "داشتن" و "خواستن" به رویم بسته شده..
- 00/05/21
اندکی صبر...
سحر نزدیک است!