- دیشب نتایج نهایی اسوه حسنه اومد ( همونی که براش داستان نوشته بودم )
طبق پیش بینی 99 ممیز 9999 درصدی خودم برنده نشدم.
آمادگیشو داشتم، واسه همین نمیدونم چرا انقدر خورد تو ذوقم
احتمالا فقط به خودم قبولونده بودم که آمادگیشو دارم، انی وی.
شخص خاصِ پست قبل یادتونه ؟ :>
دیروز دیدمش، وقتی داشت برمیگشت خونه همه رو بغل کرد، ولی به من فقط دست داد، احتمالا فهمیده چه آدم مسخره ایم.
امروز آزمون دادم، 7 تا غلط داشتم..دلم میخواد سرمو بکوبم تو دیوار.
امشب میریم سفر، ولی من گریه م میاد.
خوشحالیم، ولی گریه م میاد.
من خیلی حالم بده، نمیتونم بهش فکر نکنم نمیتونم بهش فکر نکنم نمیتونم بهش فکر نکنم.
نمیتونم بنویسم بچه ها.
نمیتونم خوشحال باشم.
دیگه واقعا نمیدونم میتونم روژیه قبل از ورودش باشم یا نه ;)
پ ن: شرمنده همتون، دل و دماغ کامنت جواب دادن ندارم، ولی همشونو با ذوق میخونم، خوشحالم میکنین بازم کامنت بدین، سر فرصت همشو جواب میدم
پ ن 2 : اگر تونستین و داشتین آهنگایی تو سبک "پرتقال من" برام بفرستین ممنون میشم :)
بوس پس کله ی تک تکتون
با آرزویِ شادی مطلق واسه همتون
روژی ای که دیگه خر نیست.
- 01/02/11
جوری که با هر پست یه فالوور کم میشه*