از اینجا بهت سلاممیکنم عشق من، به چشم های کهربایی و لب های خندونت، به گلبرگ های قلبت و ستاره های وجودت؛
از اینجا سلاممیکنم، به صدای نفس هات و به امنیت آغوشت
سلام میکنم..از جهنم عشقت به تمام چیزی که هیچوقت برای من نبود...
پ ن: به بیان نگاه میکنم و آدماش.
به اینکه چقد ساده فراموش شدم، به اینکه آشنا ترین ها هم الان دیگه منو به یاد نمیارن.
درد داره، که گم بشی بین یه عالمه آشنا.
- 01/04/11
چطور می تونم تورو فراموش کنم؟
وقتی اولین کسی بودی اومدنمو تو جمع بیانیا خوش امد گفتی
وقتی بی دغدغه باهم وقت می گذروندیم