post - 1549393541

پیرمرد، قسمت سوم

سلام پیرمرد!

ایندفعه توی روشناییه روز برات می نویسم..

دیشب خوابتو دیدم..نمیدونم..شاید چون دارم دوباره برمیگردم ب تو و خاطراتت ؟

امروز خیلی کسل کننده س..درست مثل روزای اخر عیده که دیگه توی باغ گشتن و تاب سواری برامون خسته کننده میشد!

پیرمرد..دلم میخواست میشد دوباره توی قاب یه دوربین جا بشیم...

دلم واسه اونموقه ها که من سوار هواپیما میشدم و تو میشدی خلبان تنگ شده..دلم واسه بودنمون تنگ شده..

پیرمرد..دیشب نوشتم چی میشد اگر میفهمیدی حسم بهت چیه ؟

ولی...پیرمرد..تو فهمیدی نه ؟ :)

تو فهمیدی ک رفتی درست نمیگم ؟^^

هیچوقت یادم نمیره..اون زیرزمین..اون چادر..اون بازی..

پیرمرد من اینارو واسه تو نمینویسم...مینویسم واسه کسایی که میخوننش...ولی پیرمرد...اونا حرفامو باور نمیکنن!!

هنوزم یادم میاد!

که اون چطور بهت گفت من بهش گفتم دوست دارم!

یادمه که بهم گفتی خودتو اذیت نکن چرت و پرت زیاد میگه...

یادمه که خندیدم اما سرم داغ شده بود از حقیقتی که ب زبون اورده بود..

ت حقیقتو فهمیدی پیرمرده دندون خرگوشی من...و همین باعث شد که دیگه مال من نباشی!

فردایه اون روز بازم یکی از روزای عید بود...بازم رفتیم باغ..بازم هواپیما بود...اما خلبانش دیگه نمیخواست با اون هواپیما پرواز کنه!!

بعد از اون روز..دیگه کمربند هواپیمایی بسته نشد..اقا معلمی جواب سوالارو در گوش دانش اموزش نگفت...دیگه گروهی ساخته نشد...

بعدم شد میدون جنگ..

پیرمرد...یادته ؟

یادته ی بار افتادم و تو زودی اومدی ببینی سالمم یا نه ؟

ولی بعد...بارها منو به زمین انداختی.. ی بار سرمو زخمی کردی.. ی بار پام پیچ خورد..باعث و بانیش تو بودی..ولی مهم نبود!

یادته؟ با گریه ازت پرسیدم چرا اینطوری شدی ؟ چر دیگه باهام دوست نیستی ؟ چرا دیگه دوستم نداری ؟

و تو بهم گفتی که هرچی تا اون روز گفتی درمورد اینکه تا ابد دوست دارم و دوستت میمونم دروغ بوده...

گفتی دروغ گفتم و این از همش دردناک تر بود پیرمرده دندون خرگوشی...

 

با عشقه امیخته به درد...روژی خره!

 

 

نظراتتون...

  • 08 Tir 00 ، 15:22
  • زرافه کوشولو من فور اور*^*(زرافه خودمه-.-)
  • ۹ نظر
post - 1549393541

امشب..

امشب اومدم پیشت

ازین گفتم که دلم واسه خونه مامانبزرگ تنگ شده

گفتی واسه چی ؟

گفتم نصف خاطرات بچگیم مال اونموقه ست..

گفتم از اونموقه ها ک دایی میومد و ما میخواسیم بریم عید دیدنی

بغضم شکست

صدات کردم...بغلم کردی

توهم گریت گرفت...شنیدم چطوری اب دهنتو قورت میدادی..

میدونی..گاهی از زندگیم متنفر میشم

الان ازون موقه هاست

من نمیخواسم از دستشون بدم..

فردا دوتامون بیدار میشیم

تظاهر میکنیم برامون مهم نیس

ت غر میزنی و منم بی حوصلگی میکنم

اما هردومون میدونیم چقدر دلمون واسه خنده های اون دوتا تنگ شده..

کاش بابا اینجا بود..

  • 08 Tir 00 ، 02:51
  • زرافه کوشولو من فور اور*^*(زرافه خودمه-.-)
post - 1549393541

پیرمرد، قسمت دوم

سلام دوباره!

امروز خیلی روز بدی داشتم!

نمیدونم...شاید چون با مجازی شروعش کردم ؟

پیرمرده مهربونه من...

امروز کلی توی صورت خانوادم نگاه کردم اما طوری بود که انگار نمیشناسمشون..

یادته ی بار بهم گفتی "هرموقه حس کردی داری خودتو از یاد می بری توی صورتت خانواده ت نگاه کن " ؟

امروز نگاه کردم..زیاد..از موهای مادرم گرفته تا پاهای خواهرم اما طوری بود که انگار هیچکدومو نمیشناختم

شاید دارم دیوونه میشم...کیبورد رو که نگاه میکنم حروف متفاوت رو میبینم اما تفاوت وجودشونو حس نمیکنم!

وب یکی دونفر امروز چند تا چیز دیدم که اعصابمو بدتر بهم ریخت..چرا ادما انق بدن ؟

دوس دارم باهاشون قهر کنم..عهه قهر!
یادته ی بار بات قهر کرده بودم ؟!

بهم گفتی " چرا باهام قهر کردی روژی کوچولو ؟ بهم بگو اونوقت شاید خودمم با خودم قهر کردم"

منم سرمو از روی بالش برداشتم و گفتم " چون تو منو نبردی با سگا بازی کنیم"

اون روز خندیدی..بعدش بردیم پیش سگا..اما مسئله اصلی بازی با سگا نبود پیرمرد!!!

بارها فکر کردم اگر حسم ب خودتو میفهمیدی...بازم ترکم میکردی ؟

پیرمرد دلم واسه اون خنده هات تنگ شده!

هیچوقت یادم نمیره کحه چطوری دندونای خرگوشیت معلوم میشد...بعدش کلی ذوق کردم که دندونای منم مث مال توعه!!!

پیرمرد دندون خرگوشی من..هنوزم دوست دارم بیام تو گروه تو..

راستی پیرمرد...

امروز ی متن خوندم

افلاطون میگه : ب دوستت دروغ بگو..اگر دیدی بعد از مدتی اونو افشا نکرد اونوقت میتونی حقیقتو باهاش درمیون بزاری!

چرا دروغ انق ساده شده پیرمرد ؟

بعد از دروغی ک اون فرد گفته...دوستش اصلا حاضر میشه رابطه ای رو باهاش ادامه بده ؟ چه برسه ب اینکه حقایقم بشنوه و باور کنه ؟!

ب نظرم جمله نامعقولیه!

دوسش نداشتم..از دروغ بدم میاد..زیاد..

یادته پیرمرد ؟ توهم بهم گفتی از دروغ بدت میاد...

ولی چیشد ؟

تهش گفتی دروغ بوده..گفتی تک تک حرفات دروغ بوده...

گفتی حتی اینکه گفتی از دروغ بدت میادم دروغ بوده...راسی!

چن وق پیشا یکی دگ عم دیقن همین حرفا رو بم زد!

واکنشایه عجیبی نشون دادم..هه هه شاید فک کرده باشه دوسش داشم! نمیدونم..امیدوارم اینطور نباشه!!!!

اما میدونی پیرمرد..

دروغایی که تو گفتی

زیادی گس بود

حتی گس تر از اون خرمالویه نرسیده ای ک من بهت دادم بخوری :)

با عشق...روژِی خرع

 

 

نظراتتون..

  • 07 Tir 00 ، 21:06
  • زرافه کوشولو من فور اور*^*(زرافه خودمه-.-)
  • ۵ نظر
post - 1549393541

دیش دیش*-*

سلاممممممممم

 

این دختره خیلی منه🥲 چرا قد کوتاها رو جدی نمیگیریددددددد جی7للبژلهژفحطبهیفخقسخفسح🥲🥲🥲🥲

 

این اهنگ رو خیلی دوست دارمممممممم

Download اهنگش

 

این اهنگه م ریتمش باحاله

 

وای جررررررررر🤣💔 به خدا همین هههههههه

فقط من دلم از اون کیکا که تو تبلیغه بود خواست؟ 🥺

 

این اهنگ لیتل میکس فوق العاده ست

 

کیا اواتار میدیدن؟ 

من رو اون دختره که قبیله اب بود فکر کنم کراش داشتم🥲🤌

 

این خانم هم بازیگر ایرانین توی سریال زیر خاکی بازی کردن که تا چند وقت پیش شبکه یک پخش میشد و با حرفاش به شدت موافقم

 

و هالزی

عاشق این اهنگشم

 

بابای*-*

post - 1549393541

پیرمرد، قسمت اول

امممم..‌داستان روژی و پیرمرد رو امروز تو وب محدثه دیدم

و دلم خواست اینجاهم ی کپی ازش داشه باشم..

احتمالا بعدشم رقص جدایی رو بذارم

اینو در وصف پیرمردم نوشتم :)))

 

 

سلام :)

خوبی ؟

زیاد پرچونگی نمیکنم...هرچند میدونم هرچقدر ورور کنم ب نظر تو شیرینه...خودت گفتی!!!

مهم نیست..دلتنگتم..

تو چی؟ دلت تنگ نشده ن ؟!

میدونم میدونم..

کاش بودیا..خیلی خوب میشد..

کاش میشد برات باشم..

خیلی دلم میخواس میتونسم بغلتو برای خودم کنم

میدونی چیه ؟ اسم حسم بهتو میزارم "بغله ی پیرمرده نامرد!!!!!!'

عاره بسی بهت میاد ؛>

خیلی دوس داشم میشد یکم درداتو بگیرم ازت

خیلی دوس داشم من اون کسی باشم که زخماتو پاک میکنه

ولی....من نشسم ی گوشه

پرچونگی کردم؟ نه نکردم!!!!

ساکت نگاه کردم!

که چطور مال تو شد

که چطور مال اون شدی

که چطور رفتی...

حالا دارم داد میزنم...اما کسی نیس ک بشنوه..اینجا زیادی خلوته..

ب یاد تو فقط از اسمون عکس میگیرم...فق از طبیعت...ب یاد حرفای اون روزت

ولی من هنوز

همونجای قبلی

همون ساعت قبلی

همون لحظه ی قبلی

همونطوری

همون احساسه قبلیو بهت دارم :)

با عشق، روژی خره ی تو..

 

 

+میدونسین وقتی مینویسم کامنتاتون خیلی بهم حس خوبی میده ؟

  • 07 Tir 00 ، 16:58
  • زرافه کوشولو من فور اور*^*(زرافه خودمه-.-)
  • ۱۴ نظر
post - 1549393541

سایه..

یه جمله ای هست..میگه حتی سایتم توی تاریکی ولت میکنه

خب..راسش قبلنا این جمله رو دوست داشتم و ب نظرم جالب بود

اما حالا مسخره ست...

سایه ی تو متعلق به تو نیست

حتی بازتابی هم از تو نیست!

سایه ی تو هرچی که باشه، هرجوری که باشه

وابسته به نور خورشیده نه تو :)!

اون شکل خودشو با توجه ب جهت خورشید میسازه، رفتاراش نشات گرفته از دستور اونه

پس چیزی هم نیست ک از دستش بدی، از اول نبوده!

  • 07 Tir 00 ، 04:56
  • زرافه کوشولو من فور اور*^*(زرافه خودمه-.-)
  • ۰ نظر

دلم میخواست یه چیزی بگم

  • 06 Tir 00 ، 23:00
  • زرافه کوشولو من فور اور*^*(زرافه خودمه-.-)
  • ۳۰ نظر
post - 1549393541

سخنرانییییD:

اممم..اومدم سخنرانیییییD: 

اول از همه...دوستان لطفا ب اسم کسایی ک پستارو میذارن دقت کنید، بیتر بری منم ینی روژینا و جوجوی کیوت ملوسم محدثه ست.

 

دوما، راجع ب بستن نظرات

خواهش میکنم وقتی راجع ب احساساتم مینویسم نیاین بپرسین چی شده اگر اهمیت نمیدین! 

این بدتر اسیب میزنه راسش...پس اگر براتون مهم نیست خواهش میکنم نپرسید، اینطوری منم خوشحال تر میشم و دیگه کسایی ک براشون مهمه حین بسته شدن نظرات نگران نمیشن ^^

این از این

میخواسم از شکلاتم یا همون ساکورا ی تشکر ویژه بنمایم ک ب فکرم بود و حالمو پرسید..

و همچین نوشمکی ک حال محدثه رو پرسید :)

مرسی لابولیز مرسییییییی 👁👅👁💕

و این اخریشهههههههههه

ی پست یادتونه گذاشم برای کِوین یا همون فاطمه و مینهی ؟

خب..درست حدس نزدید 😂😂

مینهی الان اینجاستتتتتتتتت

بلی D&

دیشب دیدم برگشته هاهاهاهاااا

اومدم خبر بدم ک کسایی ک دلشون براش تنگ شده برن پیشش و کسایی ک نمیشناسنش دوستی با همچین فردیو از دست ندننننننD:

همیننننن 😂😂😂😁

بابت بسته شدن کامنتا هم عذر میخوام از کسایی ک نگران شدن 🙇🏻‍♀️

خب ؟ لتس تاک ؟

  • 06 Tir 00 ، 17:37
  • زرافه کوشولو من فور اور*^*(زرافه خودمه-.-)
  • ۶ نظر
post - 1549393541

اوکی

اوکی ولی اگه این بهترین سال های زندگیمه

فاک به زندگی

post - 1549393541

باختمت...

اشکام دارن دونه دونه میریزن

دارم گریه میکنم واسه هرچیزی که بینمون بوده و الان از دستشون دادم

انگشتام روی کیبورد گوشی به جای دوتا چهارتا شدن...

دارم گریه میکنم چون گفتم خاطراتم برات بی ارزش تر از خاطراتت با اوناست و تو تکذیبش نکردی

نمیدونم...نمیدونم چی شد

نمیدونم چرا

ولی از همه ی دنیا متنفرم

از همه ی دنیا متنفرم ک بدون اینکه بفهمم چه طوری از توی بغلم بیرون کشید و برد

از خودمم متنفرم، متنفرم چون من چشمامو بستم و وقتی باز کردم دیدم دیگه تویی نبود که باهاش رکورد بزنم..دیدم ک رکوردی ک باهم زده بودیم رو با اونا شکوندی

من از همه چیز متنفرم چون حتی نمیدونم کی یا کجا تورو به اون لعنتیا باختم

  • 05 Tir 00 ، 22:58
  • زرافه کوشولو من فور اور*^*(زرافه خودمه-.-)
  • ۰ نظر
Magic Spirit